امروز اگر ایران در بخشهای مختلف صنعت دفاعی، مخابراتی، پزشکی، راهسازی و... به خودکفایی رسیده و مجهز به آخرین تکنولوژیهای روز شده است مرهون مجاهدت جهادگران گمنامی است که در دوران دفاع مقدس هدفی جز پاسداری از اسلام و ایران در سر نمی پروراندند.
به گزارش خبرگزاری مهر، بچه های جهاد از همان اول تا کنون به بی سرو صدایی مشهورند. فعالیتهای آنها اگر با اهمیت تر از رزمندگان نباشد کم اهمیت تر نیست اما بی ریایی آنها باعث شده فضای عمومی و حتی خصوصی کشور از فعالیتهای شان خبر چندانی نداشته باشند تا آنجا که امام راحل را هم وادار به واکنش کرد که بگویند:" شما هم کارهایتان را برای مردم بگویید".
این گزارش نقبی است به دنیای با صفا، پرتلاش و البته پر از خلاقیت و تخصص نیروهای جهاد تا یادی باشد از آنها که بیش از هر چیز بی نام و نشان بودند، جهادگرانی چون شهید مهندس محمد طرحچی اولین فرمانده کل مهندسی جنگ جهاد که شکست حصر آبادان در عملیات ثامن الائمه(ع) بیش از هر چیز مدیون نبوغ مهندسی وی در طراحی نقشه جاده سری ماهشهر-آبادان و پل رودخانه بهمنشیر است که در 11 شهریور 60 در هنگامه نماز مغرب با گلوله مستقیم تانک دشمن به شهادت رسید.
در این گزارش یاد شهید مهندس سید محمدتقی رضوی مبارز اعدامی دوران رژیم پهلوی را گرامی می داریم که با پیروزی انقلاب به جهاد سازندگی و پس از آن با آغاز تهاجم صدام به ایران وارد جبهه ها شد. شهید رضوی را می توان طراح عملیات خاکی خواند چرا که او معتقد بود با هر قطره عرق در مهندسی رزمی یک قطره خون کمتر در میدان جنگ ریخته می شود و با همین دیدگاه تا زمان شهادتش منشاء تحولات بزرگی در مهندسی جنگ شد و سرانجام در سال 66 در کوههای غرب کشور به شهادت رسید.
در سالروز آزاد سازی خرمشهر یاد شهید مهندس حسین ناجیان، مسئول ستاد پشتیبانی و مهندسی مناطق جنگی جنوب را و یاد بیش از سه هزار شهید جهادگر دوران دفاع مقدس را گرامی می داریم که امام خمینی(ره) در تجلیل از مقام آنان فرمود:"اگر نبود خدمات جهاد سازندگی، پیروزی با این سرعت بدست نمی آمد."
در طول دفاع مقدس، جنگ خاکریزها یکی از مهمترین مؤلفه های پیروزی در عملیاتها بود به گونه ای که جهاد با خاکریز سازیهای پیاپی و بی وقفه خود توانست جلوی پیشروی ستونهای زرهی عراق را به شهرهای خوزستان بگیرد. در شکست حصر آبادان این جهاد بود که با خاکریزسازی های شبانه خطوط درگیری را به سمت عراق گسترش داد و به دشمن نزدیک کرد.
شاید بتوان منشاء پیشرفت ایران در سدسازی و پل سازی را در تلاش جهادگران در جبهه های غرب و جنوب جست که نمونه آن طرح پل بشکه ای در عملیات ثامن الائمه (ع) است که برای ساخت آن بشکه های 220 لیتری خالی را جمع آوری کرده و با متصل کردن آنها به یکدیگر کار جابه جایی نیروها و امکانات در عملیات شکست حصر آبادان انجام شد.
رودخانه های غرب کشور بر عکس رودخانه های جنوب به دلیل دره های شیب دار و عمیق، خروشان و نا آرام هستند که روش ساخت پل ضربتی در عملیات در این دو منطقه متفاوت است. در این رودخانه ها با لوله های بسیار بزرگ بسترسازی و بعد روسازی می شد تا در برابر سیلابهای خروشان مقاوم باشند.
شهید هزاردستان که طراح بسیاری از پلها و سازه های جهاد در جنگ تحمیلی محسوب می شود توانست با طراحی پلهای دوبه ای (قطعات فلزی شناوری که در بنادر جنوب برای تخلیه و بارکشی استفاده می شود) نام خود را به عنوان یکی از جهادگران دفاع مقدس ثبت کند و در طول سه سال حضور در جبهه ها تا زمان شهادتش 12 پل روی کارون و بهمنشیر ساخت.
پل خیبر، پل بعثت، پلهای متحرک و معلق در جنوب و غرب کشور ازجمله شاخص ترین پلهای ساخته شده در دوران دفاع مقدس است. پلهای معلق در کوهستانهای صعب العبور مناطق غرب کشور از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار بود به گونه ای که همچنان پس از گذشت سالها از پایان جنگ این سازه ها کاربری دارد.
پل خیبر که از آن به عنوان یکی از شاهکارهای مهندسی جنگ نام برده می شود، بزرگترین پل شناور دنیا به طول 14 کیلومتر است که بر روی هور زده شد. برای شناورسازی آن از مواد پلیمری استفاده شد تا در صورت حمله هوایی دشمن به سرعت قابل تعمیر و تعویض باشد و در فواصل معینی از طول پل پارکینگ و محل توپ ضد هوایی تعبیه شد و قطعات یدکی نیز در طول مسیر به پل اصلی متصل شد تا در صورت نیاز به سرعت عوض شود.
ساخت پل بعثت در عملیات والفجر8(فتح فاو) برای در امان ماندن از آتش شدید دشمن و اتصال ایران به فاو بر روی اروند خروشان در حالی کلید خورد که اکثر نظامیان با آن مخالف بودند اما جهادگران با محاسبات دقیق و شبانه روزی خود بر روی اروند این پل را در ماه رمضان و در گرمای طاقت فرسای جنوب ساختند و با لوله هایی با قطر 156 اینچ دو ساحل اروند را یه یکدیگر متصل کردند.
جاده سید الشهدا از دیگر ابتکارات جهادگران در طول دفاع مقدس است. برای حفظ جزایر مجنون تنها یک راه وجود داشت و آن ایجاد جاده تدارکاتی بود که جهادگران این جاده را به طول 14 کیلومتر در هور با عمق 2 تا 3 متر اجرا کردند و نام آن را به عشق زیارت اباعبدالله الحسین، بزرگراه سید الشهدا(ع) گذاشتند.
در دوران جنگ عبور دادن تعداد زیادی از نیروها از باتلاقها و نهرها و رودخانه های کوچک و بزرگ هر کدام تکنیکی خاص می طلبید که تلاش جهادگران در ساخت پلهای فایبرگلاس، پلهای شناور، پلیکا، فرشهای باتلاقی، سرعت عبور نیروها را در شبهای عملیات با کمترین تلقات بالا می برد. جهادگران علاوه بر ساخت "فرش باتلاقی" که یک سازه مهندسیی و ساخته شده از پروفیل های محاسبه شده آلومینیوم است،"باتلاقروی جبل" را برای عبور از باتلاق و نیزارها ساختند؛ این دستگاه بزرگ با چرخهایی با قطر بیش از 4 متر برای یدک کشی، بازکردن راه و موانع در باتلاقها و نیزارهای جنوب ساخته شد.
مهندسان برای رفع مشکل پروانه موتور قایقهایی که در مرداب به دلیل حجم زیاد نی و گیاهان مردابی از کار می افتاد دست به ابتکاری نو زدند و قایقهایی را طراحی کردند که با ملخ چوبی و از طریق جابجای هوا هم روی نی و هم روی آب با سرعت پیش می رفتند جالب اینجاست که موتور متحرک این قایقها موتور فولکس بود که برای خنک شدن احتیاج به آب نداشت و با هوا خنک می شد و بعدها نمونه بزرگتر این نوع قایقها با نصب موتور هواپیما ساخته شد.
بعد از فتح فاو عراق بارها سعی کرد راههای پشتیابنی رزمندگان را ببندد به همین دلیل تمام پلهای بهمنشیر که راههای ورود به جزیره آبادان و از آنجا به فاو بود را از بین برد و هر تلاشی از سوی ایران را با حملات شدید دشمن از بین می برد. جهادگران برای حل این مسئله دست به ابتکار عجیبی زدند و آن هم ساخت سد بر روی بهمنشیر بود. برخی که فکر می کردند با ساخت این سد خاکی آبادان غرق می شود با آن مخالفت کردند اما جهادگران با محاسبات دقیق، محلی را انتخاب کردند که با احداث سد، آب تا حدی در آنجا بالا می آمد و دوباره به کارون بر می گشت و از طریق کارون به اروند می ریخت. سد بهمنشیر ساخته شد و هواپیماهای دشمن هم در از بین بردن آن عاجز شدند.
عملیات آبی از جمله روشهای نظامی بود که رزمندگان ایرانی به کمک طراحی دقیق مهندسان جهاد آن را اجرایی کردند. برای اینکه عملیات آبی در جبهه های جنوب اجرا شود باید میلیونها متر مکعب آب به خطوط مقدم منتقل می شد که با ساخت کانال، آب رودخانه های بزرگ یا دریا را در چند مرحله پمپاژ به خاکریز محل درگیری می رساند و ایستگاه پمپاژ نهایی، آن را به سمت دیگر خاکریز پمپ می کرد. کندن کانالهایی که عمود بر خطوط درگیری بود با مخاطرات زیادی همراه بود که کانال امالقصر و کانال شهید پوست فروش در فاو از جمله این کانالهاست.
"بالن ابابیل" را می توان یکی از ابتکارات صنایع هوایی در حوزه دفاع دانست که مهندسان جهاد برای فریب هواپیماهای دشمن دست به ابتکاری جالب زدند. طرح بالن ابابیل در واقع هم فریب و هم سفیر مرگ هواپیماهای دشمن بود که می خواستند از گذرگاههای تنگ بین کوهها و دور از چشم رادارها به پالایشگاه اصفهان نزدیک شوند. این بالن بزرگ با دنباله های فلزی و مواد خاصی که در آن به کار رفته بود این امکان را می داد که در رادار هواپیماهای دشمن دیده شده و راه عبور آن را ببندد و از حمله صرف نظر کند ضمن اینکه در در هنگام حمله هوایی خلبان دشمن ناگهان با موجودی عجیب مواجه می شد که در آسمان ثابت ایستاده است که باید تأکید کرد، انتخاب جنس بالن، نحوه دوخت، عایق بندی، اتصال فلز به پلاستیک و ... از نکات پیچیده مهندسی در آن زمان بود.
یکی دیگر از ابتکارات ویژه جهاد در دوران جنگ تحمیلی "سازه منحرف کننده موشک" نام دارد؛ در اواخر جنگ فرانسه موشکهای اگزوسه رادار گریز را به رژیم بعثی عراق داد. این موشکها قادر بود در ارتفاع 4 متری سطح آب پرواز کرده و کشتی ها را هدف قرار دهد. مهندسان جهاد جنگ برای منحرف کردن رادار این موشکها صفحه های عمود بر هم فلزی طراحی کردند که امواج فرستاده شده از طرف موشک را به سمت خود موشک بازتاب می داد و موشک در انتخاب هدف به اشتباه می افتاد و به جای کشتی ها به این صفحات اصابت می کرد. با این طرح، صنایع نظامی فرانسه دچار مشکل شد چراکه دیگر هیچ کشوری حاضر به خریدن این موشکها نبود.
بعضی از مناطق جنگی، جغرافیای رملی و ناصاف داشتند، عبور در این منطقه بسیار سخت بود و عراق از این مزیت استفاده می کرد. مهندسان جهاد با طراحی و ساخت شنی هایی که به وانت لندکروز متصل می شد عبور در این مناطق را میسر کردند و نام آن را" لندکروز شنی دار" گذاشتند و تا پایان جنگ تکنولوژی آنها را ارتقا دادند. بعد از ساخت لندکروز شنی دار که قدرت و قابلیت حرکت در رمل و پستی و بلندی را داشت،مهندسان جهاد نفربر دوزیست را نیز طراحی کردند.
امروز اگر ایران در بخشهای مختلف صنعت دفاعی، مخابراتی، پزشکی، راه سازی و... به خودکفایی رسیده و مجهز به آخرین تکنولوژی های روز شده است مرهون مجاهدت جهادگران گمنامی است که در دوران دفاع مقدس هدفی جز پاسداری از اسلام و ایران در سر نمی پروراندند و جا دارد با یادآوری تاریخ و وقایعی که بر ملت ایران در حوزه های مختلف در طول 8 سال جنگ تحمیلی گذشت؛ خاطره وحدت، همدلی، فداکاری و... که در آن دوران بین مردم میهنمان موج می زد را هر زمان زنده کنیم.
خلاقیت در راه دفاعی مقدس
جنگ هشت ساله بین ایران و عراق در حالی شروع شد که کشورمان در کمترین سطح از آمادگیهای سیاسی، دفاعی و امنیتی برای ورود به این معرکه بزرگ بود. اوضاع امنیت داخلی اصلا خوب نبود، ارتش هنوز سرو سامانی پیدا نکرده بود و دعواهای سیاسی در اوج خود قرار داشت که صدام به ایران حمله کرد. این حجم از محدودیت باعث شد که همه افرادی که دغدغه دفاع از کشور را داشتند، دست به ابتکار، نوآوری و خلاقیت در صحنه نبرد بزنند. این خلاقیتها از امام (ره) تا مردم کوچه و بازار ادامه داشت. هر کسی در هر جایی که بود. البته این نوآوریها ابعاد مختلفی داشت. برخیها راهبردی بودند و برخیها تکنیکی، برخیها بزرگ و برخیها خرد. مهم این است که اگر این خلاقیتها اتفاق نمیافتاد، ایران هرگز نمیتوانست از پس ارتش بعثی عراق و فرمانده قدرتطلب و متوهمش برآید. هر یک از این پازلها روایت نوآوریهایی است که ملت ایران برای دفاع از وطنشان انجام داده است.

شاهکار مهنـــــــدسی جنگ!
پس از فتح فاو در آن طرف اروند رود، لازم بود تا بر روی این رودخانه خروشان پل احداث گردد. عرض رودخانه حدود 900 متر و عمق آب در آن 16 متر و سرعت آب حدود 70 کیلومتر بر ساعت(!) است. هیچ کارشناس نظامی و فنی امکان احداث پل روی این رودخانه را نمیداد. گروهی که شامل 1000 مهندس از دانشگاههای کشور بخصوص دانشگاه شریف و امیر کبیر بودند در طول کمتر از 6 ماه این شاهکار مهندسی را خلق کردند. «پل بعثت» از 3400 لوله با قطر بیش از 3/1 متر ساخته شد. نحوه حمل، اتصال و به آب اندازی این لولهها نوع جدیدی از نوآوری دفاعی بود. عراق هیچگاه نتوانست با بمباران هوایی این پل را تخریب کند!
باتلاقی برای تانکها
دشمن بعد از ناتوانی از اشغال سریع خرمشهر، متوجه اهواز شده بود. اشغال اهواز مساوی با جدا شدن خوزستان از ایران بود. نیروهای نظامی موجود در شهر کمتر از 500 نفر بودند و امکان درگیری نظامی با عراقیها نبود. دکتر چمران به نیروهای بسیج دستور داد تا دو پمپ آب بزرگ روی کارون نصب کنند. بعدش یک کانال با طول حدود 20 کیلومتر و عرض حدود یک متر اطراف اهواز کندند، شبها پمپها کار میکرد و آب کارون را داخل کانال میریخت و به این ترتیب آب زیر تانکهای عراقی میرفت. عراقیها برای خنثی کردن این طرح روی این کانال یک سد بزرگ آبی خاکی زدند که بخش زیادی از آب کانال در پشت آن جمع شد. چمران و نیروهایش با اتصال تعداد زیادی تیوپ که داخل هر کدام مواد منفجره بود، سد را منفجر کردند و آن قدر آب در زمین منطقه رها شد که تانکها در باتلاق ایجاد شده زمینگیر شدند. اهواز با همین ابتکار نجات پیدا کرد.
طولانیترین پل متحرک جهان
باور این که یک پل آبی به طول حدود 14 کیلومتر را بتوان در 18 روز آن هم در هوای سرد زمستانی تمام کرد، غیر ممکن است. پلی که بعدها به «پل خیبری» معروف شد از ابتکارات مهندس بهروز پور شریفی (فرمانده مهندسی رزمی جهاد سازندگی)، یک سازه سبک از ترکیب فایبر گلاس و فوم است که درون محفظهای از ورقههای محکم فلزی قرار گرفت. این پل با سر هم کردن بیش از 2000 قطعه ساخته و به دلیل وزن سبک هر قطعه، در صورت بمباران بلافاصله تعویض میشد و باعث شد که تدارکات لازم به جزایر مجنون که در عمق 14 کیلومتری داخل هور (چیزی شبیه یک دریای کم عمق) قرار داشت برسد.
نماد دفاع
یک دستمال ساده در شرایط جنگی چه کارها که نمیکند! سجاده نماز، پوشاننده از سرما، خنک کننده در برابر گرما، محافظ گرد و خاک، حوله حمام، باند استریل برای زخمها و جراحتها، پیشبند آرایشگاه، کمربند برای تجهیزات، چشمبند اسیران دشمن، سفره غذا، ماسک ضد شیمیایی و ... اینها بخشی از کاراییهای اعجاب انگیز «چفیه» است. دستمالی که بخشی از وسایل شخصی رزمندگان بود و به تدریج به نماد دفاع مقدس و ایثارگری تبدیل شد.
کابوس آمریکاییها
از ابتدای سال 66، آمریکا و شوروی دو ابرقدرت آن زمان دنیا، جنگ نفتکشها را علیه ایران شروع کردند. هیچکس فکر نمیکرد ایران بتواند پاسخ حملات ناوهای آمریکایی را بدهد زیرا ایران در زمینه نیروی دریایی و هوایی به شدت ضعیف شده بود. «اژدرهای انسانی» لقبی است که مجله تایم به قایقهای تندرو کوچکی داد که ایرانیها توانستند با نصب موشکاندازها استینگر و همچنين تسلیحات نیمه سنگین، آنها را به عنوان یک نیروی دریایی جدید معرفی کنند. به علت سرعت بالا (تا 100 کیلومتر بر ساعت!) و همچنین قدرت مانور زیاد، ردگیری و هدف قرار دادن آنها به شدت دشوار شد. قایقهای تندرو بعدها به گردان دریایی عاشورا معروف شدند.
نیروی 20 میلیونی
یکی از محدودیتهای بزرگ ایران برای جنگ، کمبود قابل توجه نیروی نظامیاش در مقابل عراق بود. عراق کشوری بود که از حدود 15 میلیون نفر جمعیتاش حدود 1 میلیون نفر را مسلح کرده بود که این افراد پیشتر نیز سابقه نظامی داشتند و کمتر نیروی مردمی بودند. در مقابل ایران با جمعیت نزدیک به 40 میلیون در ابتدای جنگ حدود 80 هزار نفر نیروی نظامی داشت. اقبال نیروهای مردمی در قالب بسیج و... پس از پیام امام خمینی (ره) به جبههها باعث شد که ایران بتواند بخش زیادی از عملیاتهای موفق را با اتکا به مردم جلو ببرد. نیروهای مردمی به دلیل داوطلب بودن دارای انگیزه بسیاری برای جنگ بودند که همین موضوع بارها در گلوگاههای جنگ به کمک ایران آمد.
محدودیت در صحنه نبرد باعث شد فرمانده جوانی به نام حسن باقری تیمی را پایهگذاری کند که بعدها عامل پیروزیهای ایران شد.
«واحد اطلاعات و عملیات» در پیچیدهترین مأموریتهای شناسایی تا عمق خاک دشمن می رفتند. حسن باقری میگفت جمله «خبری نیست» برای من خبر است. بچههای اطلاعات- عملیات آنقدر دقیق کار میکردند که حتی میدانستند فرمانده لشکر عراقی چه ساعتی میخوابد، کی ورزش میکند و کی به صدام گزارش میدهد. باید میفهمیدند که دشمن در خط مقدم چند نفر است، چه تجهیزاتی دارد و حتی چه نوع اعتقادات مذهبی دارند! گاهی شناسایی ها ماهها طول میکشید ولی شعار بچههای اطلاعات – عملیات یک چیز بود: «شناسایی دقیقتر، عملیات موفقتر»
جنگ انقلابى
تجربیات سال اول جنگ، فرماندهان جوان را به این نتیجه رساند که باید روش دیگری برای جنگیدن انتخاب شود. جنگ کلاسیک در برابر ارتش عراق به دلیل برتری نفری و تسلیحاتی عراقیها امکانپذیر نبود. تجربه جنگهای چریکی با ضد انقلاب و جنگ با عراق نوع تازهای از جنگ به نام «جنگ انقلابی» را ایجاد کرد. شناساییهای بسیار دقیق (که گاهی تا 9 ماه هم طول میکشید!) عملیات در شب، اتکای زیاد به نیروهای پیاده، شلیک به دشمن از فاصله نزدیک و شهادت طلبی نیروهای عملکننده از ویژگیهای این نوع جنگ بود. در این نوع جنگ رزمندهها گاهی تا پشت خط دشمن هم میرفتند و سازمان دفاعی آنها را از داخل متلاشی و اصطلاحاً خط را میشکستند. این نوع جنگ ریسک بالایی داشت ولی تنها روشی بود که ایران توانست با آن به عراق غلبه کن
خودکفا میشویم!
تا سال 64 جنگیدن برای ایران خیلی سخت بود. ما در کوچکترین مهمات هم محتاج واردات بودیم. این محدودیت باعث شد که صنایع خودکفایی در وزارت سپاه و وزارت دفاع ایجاد شود. از سال 64 به بعد انواع فشنگ و گلوله توپ و آر پی جی به خوبی در دسترس بود و برخی از سلاحهای سبک در داخل کشور ساخته میشد. نتیجه این خودکفایی در آن سالها عملیاتهای بسیار پیچیده و موفق والفجر 8 (فتح فاو) و کربلای 5 (فتح شلمچه) بود. دامنهی آن حرکت بعدها به صورت موشکهای قارهپیما (شهاب 3)، تانکهای زرهی (ذوالفقار)، ناوشکن (جماران) و اخیرا جنگنده شکاری (قاهر) به ثمر نشسته است.
کربلا کربلا ما داریم میآیيم ...
واحد تبلیغات یکی از ارکان اصلی میدان نبرد به شمار میآمد و بچههای تبلیغات تأثیر زیادي در روحیه رزمندگان داشتند. برگزاری مراسم عزاداری و سخرانی مذهبی، توزیع پیشانیبند، نامگذاری خطوط، توزیع دفترچه خاطرات و پر کردن وقت رزمندگان همه بر عهده واحد تبلیغات بود. بچههای تبلیغات هر جایی که میرسیدند نمازخانه برپا میکردند و نماز جماعت به راه میانداختند. جنس کار بچههای تبلیغات از نوع تقویت قهرمانبازی و تهور نبود بلکه از جنس تقویت ارتباط با خدا و توکل و توسل و شهادتطلبی بود. مداحیهای بهیاد ماندنی آقایان آهنگران و کویتیپور یادگار فعالیت بچههای تبلیغات است.
جادهای به مجنون
پس از احداث پلهای خیبری، به دلیل هزینه زیاد نگهداری این پلها، نیروهای مهندسی جهاد سازندگی به فکر احداث یک جاده در درون هور افتادند.
خاک جاده از همه چیز مهمتر بود. خاک باید طوری میبود که بتواند هور را پر کند و جاده از درون ریزش نکند. بیش از هزاران کمپرسی خاک، زیر آتش شدید دشمن به سمت هور روانه شدند. کمپرسیها خاک میآوردند و بولدوزرها پهن میکردند. در مدت دو ماه و نیم، 14 کیلومتر جاده خاکی در درون آبهای هور احداث شد. در این مدت بیش از 12 هزار گلوله توپ به سمت جاده و کمپرسیها شلیک شد و بیش از 100 بار دشمن به جاده حمله هوایی کرد. جاده «سید الشهدا» تا انتهای جنگ جزایر مجنون را برای ایران تثبیت کرد.
============================================================